جامعه آزادى، جامعه پيشرفت و رفاه است، و قرآن حكيم ميان آزاد شدن از پيروى شياطين ثروت و سلطه و دين، و بهره مندى كامل از نعمتهاى پاكيزه زندگى ارتباطى برقرار مى كند.اين شياطين، روزيهاى پاكيزه را بر مردم حرام مى كنند، و اين يا از نادانى آنان سرچشمه مى گيرد و يا از اين كه مى خواهند آنها را مخصوص خود قرار دهند، و يا بدان سبب است كه مى خواهند مردمان ضعيف و مغلوب بمانند، ولى خدا همه چيزها را براى ما آفريده، و بر ما است كه براى دست يافتن به آنها تلاش كنيم و موانع را از سر راه خود برداريم.آيه نخستين به صراحت مردم را به بهره مند شدن از آنچه در زمين است دعوت مى كند، و اين خود دعوتى ضمنى براى شكستن سدهاى عبوديت است كه در قرآن به فرمان شيطانى مربوط مى شود كه مردمان را به كارهاى بد و زشت فرمان مى دهد، و در آيات بعدى دو مثل از فرمانبردارى از شيطان مى آيد كه نخستين آنها پيروى از پدران و نياكان است، و دومى پيروى از مردان دينى است كه كتاب خدا را تحريف مى كنند، و در آيه اخير قرآن از آن نگرش قشرى سخن مى گويد كه اين دسته از علماى باطل به آن سفارش مى كنند و از اين طريق دين را از روح و نور و راهنمايى آن تهى مى سازند.امت اسلامى در زمان حاضر از آن عقب ماندگى رنج مى برد كه در حقيقت، چيزى جز صورت ساده اى از عدم بهره مندى از نعمتهاى خدا نيست، و اين