در اين درس سياق قرآن دنباله سخن را درباره مسئوليت اجتماعى در برابر ارزشهاى مقدس ادامه مى دهد كه بر همگان پاسدارى از آنها واجب است، و بايد بدانند كه اين پاسدارى ضامن پيشرفت و عزت ايشان است، و سستى در اين كار ممكن است مايه خوارى و گرفتار شدن ايشان به غضب خدا و مسكنت شود. و قرآن حكيم دو مثل براى ملتزم بودن به مسئوليت اجتماعى مى آورد كه يكى از آنها مربوط به واقعيت امت اسلامى است كه نمى تواند به سطح شايسته اى از بزرگوارى خود برسد مگر بر اثر انجام دادن اين مسئوليت، و سپس آن را با مثل ديگرى از واقعيت اكثريت اهل كتاب قرين مى كند كه از انجام دادن اين فريضه شانه تهى كردند و گرفتار ذلت و مسكنت شدند.در آن هنگام كه فرزندان امت به مسئوليت اجتماعى خود عمل كنند، به آن وحدت اصولى دست مى يابند كه با ايمان ايشان رابطه دارد، چرا كه روح ارزشهاى عالى را در امت رشد مى دهد و سبب بستگى و اتحاد شديد آن با يكديگر مى شود.در پايان، درس قرآن آن مبانى فكرى را كه اكثريت اهل كتاب در كفر ورزيدن خود بر آنها تكيه مى كنند، باطل مى كند كه عبارت است از: مال و مصلحت و فرزند و بلند پروازيها و سپس جاودانه ماندن در اين جهان، و مى گويد كه همه اينها در سراى ديگر به زيان ايشان تمام مى شود، و هر چه در اين راه مصرف كنند به زراعتى مى ماند كه باد شديدى بر آن مى وزد و آن را نابود مى كند، و همه رنجهاى تحمل شده از سوى كشاورز بر باد مى رود، و اين همه نتيجه اى است از ستمى كه بر خود روا داشته و كشتخوان خود را بد ساخته و پرورده است و چنين