در اين آيات از سه نمونه از نمونه هاى بشرى سخن مى رود، و ديد آشكارى از آنها به دست مى آيد، و خواننده مى تواند يكى از نمونه ها را با علم و بصيرتى مأخذ برگزيند.و اين تقسيم و طبقه بندى براى اسلام طبيعى است، از آن روى كه انديشه اى تازه است و به تقسيمات موجود ميان مردم (ناحيه و رنگ و زبان و عشيره و نژاد) كه اصول قرار دادى از آنها سخن مى گويد معترف نيست.دين تازه، تقسيمات تازه اى را مطرح مى كند تا مردمان بر حسب اين تقسيم و طبقه بندى ايستار مطلوب خود را انتخاب كنند.و هنوز امت مسلمان به اين طبقه بندى و چشمپوشى از طبقه بنديهاى نادرست ديگر نيازمند است، تا بتواند براى به كار بستن مبادى و اصول دين حنيف و پاك اسلام نيرومندى بيشترى داشته باشد.
شرح آيات:
[1] «الم- الف، لام، ميم.»اين حروف كه آنها را در آغاز بسيارى از سوره هاى قرآن مى بينيم چيست؟و آيا براى ما مفهومى دارد؟ يا همچون آن چيزها در قرآن است كه به آنها متشابه گفته مى شود و معنى آنها را تنها راسخان در علم مى دانند؟ يا اين كه راز آن را تنها خدا مى داند و هر فرستاده اى كه خدا خود در غيب به او خبر دهد؟در اين خصوص اختلاف كلمه فراوان است. در آن حين كه كسانى كه