صفحه ى 330
[196] پيش از هر چيز واجب است كه حج يا عمره خالص براى خدا انجام پذيرد، و هيچ هدف ديگرى در آن داخل نشود، همچون بازرگانى يا جهانگردى يا رياكارى. و بر حج كننده است كه از همه گونه زينت و آرايش و مظاهر آن خوددارى ورزد. حتى نمى تواند سر خود را بتراشد، و اگر بيمارى او را از دنبال كردن كارهاى حج بازدارد، حق ندارد سر خود را بتراشد مگر پس از آنكه هديه اى (ذبيحه، قربانى) به مكه بفرستد. پس از ذبح شدن اين هديه مى تواند از احرام حج بيرون آيد و سر خود را بتراشد. و در آن هنگام كه بيمار ناگزير از سر تراشيدن است، بر او واجب است كه در مقابل اين سر تراشيدن فديه اى به روزه يا صدقه يا ذبيحه بدهد.
امر واجب ديگر در حج تقديم هدى (حيوان قربانى، خواه گوسفند خواه گاو و خواه شتر) است، و هر كس هيچ يك از آنها را نيابد، لازم است ده روز روزه بدارد، سه روز در حج و هفت روز پس از بازگشت به خانه اش، و بر اهل مكه و پيرامون آن تقديم هدى واجب نيست.
همه اين فرايض براى تقويت روح تقوا در قلب و ترس از خدا ضرورت دارد.
«وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ- و حجّ و عمره را براى خدا تمام كنيد.»
اولا: ترك كردن بى سبب حج يا عمره جايز نيست، بلكه ادامه دادن و به پايان رساندن آنها واجب است، و اين يك واجب اساسى در حج است.
ثانيا: واجب است كه حج و عمره به صورت خالص براى خدا باشد.
و حالتى كه در آن ترك كردن حج جايز است حالت حصر (به سبب بيمارى يا دشمن يا شبيه آن) است.
«فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ پس اگر محصور و بازمانده شديد، هر چه ممكن باشد قربانى كنيد،»