مىپردازد، بلكه زكات كامل است، و زكات هر چيز بر حسب همان چيز و مناسب با آن است. پس زكات دانش انتشار و پراكندن آن و زكات مقام بذل و بخشش آن، و زكات مال انفاق و پخش كردن آن، و زكات تندرستى فعاليّت است.
در واقع نگرش مؤمنان به زندگى از خشوع و تسليم آنان است به حق كه در رسالتهاى پروردگارشان تجسّم و تبلور پذيرفته است. پس براى آن كه نسبت به خدا خاشع و تسليم محض هستند به شرايع و قوانين او عمل مىكنند، و پروردگارشان را به وسيله انفاق بر نعمتهايى كه داده است سپاس مىگزارند زيرا هر نعمتى را از او مىدانند، و كلمه «فاعلون» از «معطون عطا كنندگان» فرق دارد، زيرا استمرار و دوام انفاق پياپى را مىرساند و رفتار است نه حالتى زودگذر، يعنى كردار و كارشان همان زكات است. حقيقت اين است كه زكات در قرآن همواره قرينه صلات (نماز) آمده، و نماز جز با زكات پذيرفته نمىشود و اسلام بر آن تأكيد كرده است.
در حديثى از امام صادق (ع) آمده است:
«كسى كه يك قيراط از زكات خوددارى كند، نه مؤمن است نه مسلمان و نه كرامتى دارد» «5».
[5] خداوند انسان را داراى غرايز گوناگون آفريده است، و اين نيست مگر براى آن كه از آنها بهره برد، امّا به شكلى مناسب. و تنها مؤمنانند كه از اين غرايز به مصلحت خود بهره مىكشند، زيرا بر نفس خود تسلّط دارند، و از سركشى شهوتها، با خشوع و تسليم به حق، جلوگيرى مىكنند.
«وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ- و آنان كه شرمگاه خود را نگه مىدارند.»
«حفظ» در اينجا يعنى نگهدارى به اضافه پايبندى به شريعت و مراعات
5- همان مصدر، ص 529.