دقيقتر از كلمه «رد كنندگان باز گردانندگان» است، چه علاقه شديد مؤمنان را بر حفظ اموال ديگران بيان مىكند، پس فكر و همّتشان تنها بر اين نيست كه امانت را به هر صورت باشد بر گردانند بلكه همواره آن را «مراعات» و نگاهدارى مىكنند و بر آن مراقبت و محافظت دارند شايد بيشتر از دارائيهاى شخصى خود، تا آن را به صاحبش بازگردانند، (البته مؤمنان چنين هستند) در حالى كه بيشتر مردم را مىبينيم نگهداريشان از دارائيهاى شخصى خود به مراتب بيشتر از دارايى ديگران است كه نزد آنهاست.
همچنين پيمان را با پايدارى بر آن، و تأكيد پايبندى بدان مراعات مىكنند، و از بزرگترين پيمانهايى كه مؤمنان چنان كه بايد آن را مراعات مىكنند، پيمان ولايت است كه آن را به شايستگانش ادا مىكنند. در احاديث اهل بيت،- عليهم السّلام- تفسير پيمان به ولايت آمده است.
[9] قرآن پس از بيان اين مجموعه از صفات ما را ياد آور اهميّت مراقبت بر نماز مىشود. شايد نمازى كه در اوّل صفات ذكر كرده است از اين يك كه در پايان صفات مؤمن آورده است تفاوت داشته باشد. در حالى كه خشوع (و تسليم محض به حق) در نماز يعنى خود نماز كه همان اصل و حقيقت ايمان است، امّا مراقبت بر نماز يعنى مراقبت و محافظت بر حدود آن، و اين تأثير و انعكاسى را كه تمام ابعاد زندگى يك فرد بر نماز مىگذارد روشن مىسازد، پس هر انحرافى در هر بعدى بر نماز او اثر مىگذارد. و همچنين محافظت و مراقبت بر نماز به معنى پايبندى به ديگر حدود شرعى است، و مؤمنان در حدود و شرايط احكام شرعى به نام جوهر و اساس آن سستى نمىورزند، مثلا نماز را به دليل اين كه خشوع اصل آن است ترك نمىكنند، كه اگر آن اصل تحقق يافت ديگر ركوع و سجود اهميّتى ندارد، چنان كه بعضى از متصوّفه تصوّر مىكنند، كه مىبينى حدود شرعى را محترم نمىشمارند بدين پندار كه اين حدود وسيلههايى براى رسيدن به حق است، و آنان به وسايلى ديگر به