را تكذيب كردند.
«فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ- و گفتند: آيا به دو انسان كه همانند ما هستند و قومشان بندگان ما بودند، ايمان بياوريم؟» و چرا نگفتند كه آن دو بندگان مايند و ما را مىپرستند؟
براى اين كه در واقع آن دو فرعون را نمىپرستيدند و به طاغوت تسليم نشده بودند، بلكه قوم آن دو (يعنى بنى اسراييل) بودند كه به فرعون و اطرافيانش تسليم شده و سر سپرده بودند.
[48] «فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ- آن دو را تكذيب كردند و خويشتن را به هلاكت افكندند.»
به وسيله غرق شدن.
[49] «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ- هر آينه ما به موسى كتابى داديم، باشد كه هدايت شوند.»
كتابى كه خداوند به وسيله موسى براى آنان فرستاد بدين هدف بود كه آنها را به راه راست هدايت كند، ولى آنان از آن كتاب بهرهاى نبردند.
براستى خداوند مردم را براى اين نمىآفريند كه گروهى هلاكشان سازد، بلكه براى آن كه با رستگارى به آنان رحمت كند و در دنيا رهنماييشان كند و در آخرت بهشت را نصيبشان سازد، اما اين خود مردمند كه اين همه را رد مىكنند و چنين سعادتى را نمىپذيرند.
تمام اين آيات از ما دعوت مىكند كه بدانها بينديشيم و آنها را بر خويشتن و اجتماع خود تطبيق دهيم، پس ما مىتوانيم كه يا موسى شويم و يا فرعون، و اين در صورتى است كه در زندگى حامل رسالت موسى باشيم يا رهسپار وادى گمراهى فرعون. در حديث آمده است:
«خوشا بر آن كس كه از هواپرستى فرعون سر بتافت، و به پرهيزگارى موسى گردن نهاد» و هر چند راهها و گونههاى عذاب متفاوت و مختلف است، انتقام الهى در حقيقت يكى و يكسان است و بر ماست كه اگر از راه هدايت خدايى