از اين آيه كريم چنين مستفاد مىشود كه مسئوليّت هر انسانى بر حسب توانايى و قدرت اوست، پس مسئوليّت قوىّ و توانمند با مسئوليّت ضعيف و ناتوان، و دانا با نادان و مسئول با فرد عادى و ... و ... تفاوت مىكند. شايد اين آيه بدين نكته نيز اشاره مىكند كه در انجام كار به خويشتن ارفاق كنيم و يكى از ما خود را به مهلكه و نابودى نكشاند، و افزون بر طاقت خود بر خويشتن بار ننهد. امير مؤمنان به پسرش حسن- عليهما السّلام- كه ديد در عبادت سختكوشى مىكند گفت:
«اى پسرك من! اين دين استوار است، پس با مدارا و نرمى در آن كردار كن».
بعد ديگر اين آيه واقع گرايى در هدفهاى عالى رسالت است. بنا بر اين هدفهاى شخص مسلمان بايد به اندازه توانمنديهاى او باشد و خود را بدانچه پروردگارش مكلف ساخته مجبور و مكلّف نسازد.
«وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ- و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مىگويد ...»
پس اگر شخصى ادّعا كند كه براستى (از كردار شايسته و نيك) خسته شده است، خداوند بر او حجّت مىآورد كه قدرتى بدو بخشيده ولى او تمامى آن قدرت و توان را به كار نبسته است تا ادّعاى خستگى كند، و نيز ديگران را كه تواناييهايى همسان او دارند بر او حجّت مىآورد كه آنان هم چنان مىبخشند و كار نيك مىكنند و دمى واپس نمىنشينند و اظهار خستگى نمىكنند. البتّه در برابر اين سخت گيرى در مسئوليّت، مهربانى و رحمت الهى نيز وجود دارد كه در عدل و فضل خدا تجسّم يافته و نمودار مىشود.
«وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ- و بر آنها ستمى نمىرود.»
پس خدا انسان را براى هر كار خيرى، خواه كوچك يا بزرگ پاداشى چند برابر مىدهد، تا آنجا كه پاداش يك كار نيك به ده برابر آن مىرسد.