انسان ناتوان غافل ستمكاره و بسيار ناسپاس واجب است كه به نيرو و قدرت خدا متوسّل شود تا خود را از گزند اين حملهها نگهدارد، زيرا هيچ حركت و نيرويى نيست مگر به خداى والاى عظيم، و بدون توكّل به خدا و پشتگرمى و اعتماد بر او و پناه جستن به نيروى او و چنگ در زدن استوار به كلمه والاى او، آدمى در برابر اين حملات نفسانى شيطان نيست و نابود مىشود. و راست گفته است خداى والاى عظيم آنجا كه فرمود:
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ «38»- بگو: اى پروردگار من، از حملههاى شيطانها به تو پناه مىآورم و به تو پناه مىآورم، اى پروردگار من، اگر نزد من حاضر آيند».
شيطان در زندگى انسان دو نقش را بازى مىكند.
اوّل: راندن او به سوى اعتقادات خطا و اقدام به كارهاى انحرافى و گرچه به شكل تدريجى.
دوّم: حضور هميشگى در نفس بشرى و نقش مراقبت و همراهى دائمى هر جا حركت كند يا به فكرى پردازد. و بر انسان واجب است كه همواره از شيطان و وسوسه وسوسه گر نهانى به خدا پناه جويد و به دژ استوار او پناهنده شود و به ريسمان محكم او چنگ در زند.
اما انسان چگونه از شيطان به خدا پناه مىجويد؟ و چگونه از گردنه شرك و اعتقاد به اين كه در اين عالم هستى نيرويى وجود دارد كه افزون بر نيروى خداى سبحان و متعال است، مىگذرد؟
چاره نفسانى گذر از اين گردنه همانا ياد آورى آخرت، و عذاب روح و برزخ است.
از گفته امير المؤمنين- عليه السّلام- به محمد بن ابى بكر (رض) درباره مرگ و عذاب قبر است كه:
38- المؤمنون/ 97، 98.