تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 249
نمايش فراداده

است، مگر نه اين كه زنا مبتنى بر پايه شهوت پرستى و هوى طلبى است؟

«وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ- و اين بر مؤمنان حرام شده است.»

در مورد اين عبارت قرآنى روايتى پشت در پشت از امامان (ع) آمده است مبنى بر اين كه زناشويى با زن يا مرد زناكار حرام است، و از اين رو بر مؤمنان واجب است كه از مجموعه‏هاى زنا كاران دورى گزينند، بلى، اگر مرد يا زن زناكار توبه كرده باشند زناشويى با آنها جايز است.

محمد بن مسلم از امام ابى جعفر- عليه السلام- درباره اين گفته خداى عزّ و جلّ روايت كرده است كه گفت: آنها مردان و زنانى در زمان پيامبر خدا بودند كه به زنا كارى شهرت داشتند، و خداوند زناشويى با آنها را نهى كرد، و مردم امروز بر همان منزلت هستند اگر كسى به چيزى از اين قبيل شهرت يابد يا بدين سبب بر او حدّ اجرا كنند با او زناشويى نمى‏كنند. مگر آن كه توبه او به رسميّت شناخته شود و پذيرفته آيد». «3»

شايد معنى سخن آن حضرت (ع) «مردم امروز بر همان منزلت هستند» اين باشد كه سيرت و روش پيامبر (ص) بر مردم امروز نيز جارى است.

قذف (تهمت زنا زدن به زن شوهردار) ميان حدّ و توبه‏

[4] «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ- كسانى را كه زنان پاكدامن را به زنا متّهم مى‏كنند و چهار شاهد نمى‏آورند، هشتاد ضربه بزنيد، و از آن پس هرگز شهادتشان را نپذيريد كه مردمى فاسقند.»

در اينجا خداوند مجازاتى سخت را بر كسانى واجب ساخته است كه زنان شوهر دار پاكدامن را به تهمت زنا متّهم مى‏كنند، بدون آن كه چهار گواه عادل بر اين امر بياورند كه به چشم خود آن ماجرا را ديده باشند.

3- همان مأخذ، ص 572.