ناپاك براى مردان ناپاك و بر عكس آن درباره زنان پاك.
امّا پيداست كه اين آيه بر حقيقتى اجتماعى و اساسى تأكيد مىكند و آن اين است كه انسان نمىتواند نام خود را در سياهه تبهكاران و بدان ثبت نمايد و آن گاه با نيكان زندگانى كند، بلكه ناگزير بايد سرانجام در عمل با كسانى زندگانى كند كه نامش را در سياهه ايشان ثبت كرده است. (كه گفتهاند: كند همجنس با همجنس پرواز.- م.)
امّا اين در بخش دوّم خود تأكيد بر توانايى اجتماع والا بر بناى موجوديّت مستقل، به دور از زبانهاى بدگو و مفترى، و تهمتهاى دروغين دارد، و اين چيزى است كه دستيابى بر آمرزش خدا و رزق نيكوى او را زمينه چينى مىكند و فراهم مىآورد.
[27] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ- اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به خانههايى غير از خانه خود بى آن كه اجازت طلبيده و بر ساكنانش سلام كرده باشيد، داخل مشويد. اين براى شما بهتر است. باشد كه پند گيريد.»
اين آيه و آنچه پس از آن مىآيد مجموعهاى از آموزشهاى مربوط به حرمت خانه را براى ما مطرح مىسازد، آنجا كه مىسزد انسان در درون منزل خود، جامههاى خويش را بيرون آورد و از عادتهاى اجتماعى خسته كننده رها شود و به طبيعت خود بياسايد و نفسى آسوده بكشد و احساسات نهفته خود را نشان دهد، و با همسر خود خلوت كند و رازها و عواطف خود را بدو بيان كند و شايد بخواهد با وى همآغوش شود. پس پيش از آن كه به خانهاى غير از خانه خود گام نهى، ناگزير بايد آداب ورود را مراعات كنى كه از آن جمله است: درخواست انس و الفت و دادن اشارهاى پيشاپيش براى آهنگ ورود، و به تعبير قرآنى «پروا و لطف». كلمه