تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 301
نمايش فراداده

معناى واژه‏ها

39 [بقيعة]

قيعة جمع قاع و آن زمينى است گسترده كه در آن سراب باشد.

40 [بحر لجّىّ‏]

لجة البحر بخش بزرگ دريا كه امواجش بر يكديگر سوار مى‏شوند و ساحل از آنجا ديده نمى‏شود.

خانه‏هايى كه خدا رخصت داد ارجمندش دارند

رهنمودهايى از آيات

در واقع نورى كه در طبيعت جلوه‏گر مى‏شود همان نورى است كه در قلب بشر پرتو مى‏افكند، زيرا سرچشمه يكى است، و خداست آن كه آسمان و زمين را در دست قدرت خود نگه مى‏دارد، و اگر تسلّط ذات متعال او نمى‏بود سنگ بر سنگ قرار نمى‏گرفت، و اگر فيض رحمت او نمى‏بود هيچ چيزى از هستى باقى نمى‏ماند.

پس هستى قائم به خود نيست بلكه وجودش وابسته به نور بقايى است كه خدا بدان مددش مى‏رساند.

به عنوان مثالى بر اين حقيقت- با آن كه خداوند والاتر از امثال است- اگر چراغ از پرتو افكنى باز ايستد بيگمان تاريكى بيدرنگ مى‏رسد، و اين بدان معنى نيست كه آفرينش چيزها به قدرت خدا همانند نورى است كه از چراغ مى‏تابد،