تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 334
نمايش فراداده

مى‏گردد. بسيارى از اين كسان تنها به ايمان تظاهر مى‏كنند و به استوارترين و سخت‏ترين سوگندها قسم مى‏خورند كه هنگام سختى و دشوارى از رهبرى اطاعت كنند، امّا وقتى رهبرى به آنان فرمان بيرون رفتن براى مبارزه را مى‏دهد عهد شكنى مى‏كنند، پس در اين صورت ادّعاى صرف آنها با سوگند پوششى است براى نفاق و دورويى آنها.

پروردگار ما سبحانه و تعالى بر ضرورت فرمانبردارى از فرماندهى شرعى، چون پيامبر (ص) و اولى الامر تأكيد مى‏كند، و اين كه واجب است پس از آن انسان نسبت به آينده نگران نباشد، زيرا خداوند آنجا كه به مؤمنانى كه كردار شايسته مى‏كنند وعده پيروزى و پشتيبانى داده توفيق آنان را تضمين نموده و تأكيد كرده است كه پيامبر رسالت را آورده است و شما طاعت و فرمانبردارى را آورده‏ايد.

در لحظه پيروزى انسان تمام لحظه‏هاى دشوارى را كه گذرانده است فراموش مى‏كند، از اين رو خداى سبحان به مسلمانان مؤمن تأكيد كرده كه آنها را، پس از هلاك كردن دشمنانشان، در زمين جانشين ديگران خواهد ساخت، هم چنان كه اين امر را در مورد كسانى كه پيش از آنان ايمان آورده و كردار شايسته كرده بودند تحقّق بخشيده است. البته جانشينى به خودى خود هدفى را تشكيل نمى‏دهد، بلكه وسيله‏اى است براى هدفى والاتر كه همان اجراى حكم خداست، و پس از آن پرستش خدا به تنهايى و فروافكندن و محور كردن سلطه خدايان باطل و دروغين.

قرآن در اين درس سخن را به درهم كوفتن انديشه كافرانى پايان مى‏دهد كه باورشان شده بر انجام هر چيزى قادرند، زيرا براى هيچ كس امكان ندارد كه در برابر جنبش و موج ايمانى كه رسالت الهى آن را فرماندهى و رهبرى مى‏كند، و مؤمنان راستين آن را صادر مى‏كنند ايستادگى ورزد، پس كافران در زمين قدرت اعجاز ندارند و نمى‏توانند كه حركت تاريخ را از گام نهادن و پيشروى، ضمن قوانين خدا در طبيعت و اجتماع، باز دارند.