تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 342
نمايش فراداده

مجموعه فرمانبردارى از خداى سبحان در مى‏آيد، از اين رو اين دو اطاعت بدون فرمانبردارى از پيامبر كافى نيستند. شايد مراد از «رحمت» در اين آيه پيروزى بر دشمنان باشد.

يارى رساندن زاييده اعتماد به نفس است

به امّتى كه به نيرومنديها و توانمنديهاى خود بر پيروزى اعتماد ندارد يارى نمى‏رسانند.

پس سزاوار نيست كه اشخاصى به صورت مانعى ميان مؤمنان و بر پا كردن حكومت اسلامى و سلطه شرع در سرزمينى كه نيروى گردنكشان و ثروت توانگران يا نادانى مردم را در آن مى‏يابند، قرار گيرند، و حتّى اعتقاد آن اشخاص دائر بر اين كه كافران قدرت و اراده آنها را بر مبارزه و پيروزى سلب كرده‏اند نيز باطل است.

پس اى مؤمن از كافران باك مدار! [57] «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ- هرگز مپندار كه كافران در اين زمين عاجز كنندگانند ...»

گمان مبريد كه سلطه‏هاى كافر اراده شما را سلب كرده و شما را به لبه پرتگاه عجز و ناتوانى كشانده‏اند.

«وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ- جايگاهشان جهنّم است و چه بد سرانجامى است.»

پس از لحاظ مادّى نيرويى ندارند كه مؤمنان را از گرفتن حقّ خود باز دارند و از لحاظ معنوى سرانجامشان به دوزخ است و چه بد سرانجامى! و اين بدان معنى است كه خدا پشتيبانى خود را از آنها بر گرفته، پس هرگز كسى را نمى‏يابند كه به آنها بر ضدّ مؤمنان يارى دهد، «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‏ لَهُمْ «38»- اين بدان سبب است كه خدا ياور كسانى است كه ايمان آورده‏اند، و كافران را هيچ ياورى نيست».

38- محمّد/ 11.