سزاوار است كه وقتى ما قرآن را تلاوت مىكنيم، آن را با انديشيدن و به آهستگى و ترتيب تلاوت كنيم و از نور هدايتش در تيرگيهاى زندگى خود بهره جوييم و پرتوهاى روشنگر آن را بر هر گوشه تاريكى بيفكنيم.
حديث شريف مروى از پيامبر (ص) گويد كه حضرتش به ابن عبّاس گفت:
«اى ابن عبّاس هر گاه قرآن مىخوانى آن را چنان كه بايد به ترتيل (به آهستگى و ترتيب) بخوان».
گفت: ترتيل چيست؟ فرمود:
«آن را چنان كه بايد آشكارا بخوان، و مانند پراكندن ريگ پراكنده مكن، و مثل شعر با شتاب مخوان، چون به شگفتيهاى آن برسيد درنگ كنيد، و دلها را با آن به جنبش درآوريد، و نبايد تمام توجّه كسى مقصور به اين باشد كه سوره به پايان رسد» «19».
ما مىبينيم كه قرآن دو بار نازل شده است:
يك مرتبه روح الامين (جبرئيل) آن را يكباره بر قلب پيامبر امّى (ص) در شب قدر فرود آورد كه پروردگار ما سبحانه و تعالى گفت: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ «20»- ما آن را در مبارك شبى نازل كرديم، ما هشدار دهنده بوديم» و گفت: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ «21»- ما آن را در شب قدر نازل كرديم». بدين سان تمام قرآن بر حسب نياز كلّى اجتماعى نازل شد و سپس بر حسب شرايط و مناسبات گوناگون جدا جدا نازل گرديد، آنجا كه خداى سبحان به پيامبر خود فرمان مىدهد كه هر آيهاى را در هر مناسبتى باز خوانى كند، و شايد اين آيه كريم بر اين معنى دلالت دارد كه گويد:
19- همان مأخذ، ص 15. 20- الدخان/ 3. 21- القدر/ 1.