«به روشى كه بر آن سرشته شده راه مىرود، تكلّف نمىكند و ناز نمىفروشد» «32».
پس بندگان رحمان (مهربان) حتى به زمينى كه بر آن گام مىنهند مهر مىورزند و آن را دوست مىدارند، و چنان كه معرّى گويد:
آهسته گام نه، از آن كه نپندارم سفره چرمين زمين جز از اين پيكرها بوده باشد.
و به سبب رفتار نرمى كه با زمين مىكنند و گامهاى آهسته و سبكى كه بر مىدارند حتّى مورچه را لگدمال نمىكنند و حتّى گياه كوچكى را نمىكشند، و جانوران را نمىرمانند، بلكه آگاهانه به جاى پايشان گام مىنهند و راه مىروند.
اين نسبت به زمين، امّا نسبت به اجتماع رابطه ايشان رابطه مدارا با ديگران است، و در پشت اين همه آن است كه ايشان در روابط خود با طبيعت و اجتماع با سنّتها و قوانين ثابت الهى سازگارى دارند، و به وجود راهها و روشهايى قانع شدهاند كه شايسته است موافق و مطابق آن عمل كنند و در چارچوب آن حركت كنند تا از امكانيّات بسيار عظيمى كه از طرف خدا در طبيعت به وديعه نهاده شده بهره گيرند، و اين امر نيز در موضعگيريهاى اجتماعى و سياسى آنها منعكس مىشود، زيرا از سرشت پاكيزه آنها سرچشمه گرفته كه تكلّف و نازفروشى را رد مىكند و از اين رو رفتارى است معتدل. نه تظاهرى در آن است و نه داد و فريادى.
در حديث پشت در پشت از امام باقر عليه السّلام آمده است:
«امامان عليهم السّلام از بيم دشمنشان بر زمين آهسته راه مىروند» «33».
و اين خلاف كارى است كه ديگران مىكنند و آيه كريم «و عباد الرّحمن» شاملشان نمىشود و مىبينيم كه رابطه آنها با طبيعت و اجتماع رابطهاى
32- بحار الانوار، ج 75، ص 26. 33- همان مأخذ. (مراد از دشمن ظاهرا تكبّر است كه از بيم آن كه دچار آن شوند آهسته و آرام راه مىروند- م.).