است مبتنى بر پايههاى فاسد خشونت و زورگويى، و بهرهكشى از مردم، و توجّه انحرافى آنها به سرپيچى و تمرّد از نظامها و قوانين طبيعت، كه آثار آن را در فاسد كردن روابط اجتماعى و انتشار تشنّجات و جنگها ميان دولتهاى گوناگون مىبينيم.
«وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً- و چون جاهلان آنان را مخاطب سازند، به ملايمت سخن گويند.»
زيرا رابطه آنان رابطه صلح و ايمنى است و از اين رو به كسانى كه با جهل آنان را مخاطب قرار مىدهند، با گفتن سلام پاسخ مىدهند، و گفتهاند مقصود از سلام سلامى است كه به هنگام وداع و جدا شدن گويند، يعنى ايشان پس از سلام گفتن به جاهل از او كناره مىگيرند و دور مىشوند و جهل او را با جهل مقابله نمىكنند و پاسخ جاهلانه نمىدهند.
امّا نزديكتر به گفته خداى تعالى «قالوا سلاما سلام گويند» اين است كه آنان در سخن و رابطه خود با ديگر مردم از راه سلام و صلح آغاز مىكنند، و اين آغاز كردن به حالتى از ايمنى و رابطه مثبت با طرف ديگر است.
[64] «وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً- و آنان كه شب را در سجده يا در قيام براى پروردگارشان به صبح مىآورند.»
اندكند كسانى كه شب خود را به عبادت زنده مىدارند، و براى فروتنى و لابه به خدا و از بيم او نماز بسيار مىگزارند و دعاى بسيار مىكنند. در حالى كه مردم در خوابى ژرف فرورفتهاند، و بسيارى از مردم آرزو دارند به سطح بندگان رحمان ارتقاء يابند، امّا نمىتوانند. چرا؟
زيرا اين گونه مردم مىخواهند خود را به اجبار بر فضايل وادارند و فضايل به