چيزى را بدون حكمت اراده مىكند يا وعده خويش خلاف مىنمايد يا عهد خود مىشكند. نه، هرگز. خدا به بندگان صالح خود وعده پيروزى داده و او وعده خود را هرگز خلاف نخواهد كرد.
«وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ- خدا وعده داده است. و وعده خود خلاف نكند ولى بيشتر مردم نمىدانند.»
آن كه وعده خود خلاف مىكند از جهل و عجز است و پروردگار ما پيروزمند و داناست. مردم را مىبينى از ترس ستمكاران به آنان مىگرايند ولى به خدا متكى نمىشوند كه وعده به پيروزى مؤمنان داده است.
[7] بيشتر مردم طبيعت دنيا را نمىشناسند، زيرا:
«يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ- آنان به ظاهر زندگى دنيا آگاهند و از آخرت بىخبرند.»
آنان از عواقب امور غافلند و فقط به ظاهر توجه دارند.
آخرت غيب دنياست و دنيا آخرت را در بر دارد ولى مردم ظاهربين ظاهر را مىبينند نه غيب و نهان را. آنان به قدرت جباران مىنگرند و آن را باور دارند و سنت خدا را نمىدانند (يعنى آن چيزى كه به زيان مادى خود آن را قانون طبيعت مىخوانند). كه مقرر داشته كه دولت ظلم سرنگون خواهد شد و مظلوم سرانجام روزگارى عليه ظالم قيام خواهد كرد. در پيكار ميان ستمگر و ستمديده همواره ستمگر است كه مغلوب ستمديده مىشود.
سنتهاى الهى جارى است ولى بر مسير زمان. همان گونه كه كسى كه گندم مىكارد و آن را پس از مدتى درو خواهد كرد، كسى هم تخم ستم پاشد شورش مردم را درو خواهد كرد ولى آن هم پس از مدتى.
اين است حقيقت جزا كه به گونهاى جزئى در عواقب امور اين عالم ظاهر مىشود و در آخرت به صورت كامل زيرا در آن روز به هر يك از مردم در برابر همه اعمالش كيفر مىدهند.
شايد كلمه «الآخرة» در آيه اشاره باشد به عاقبت امور، خواه پيش از مرگ