تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 187
نمايش فراداده

كه باران مى‏شود و باز به زمين برمى‏گردد.

[28] خداى تعالى معارضات كفار و معاندان را هر وقت كه آنها بخواهند اجابت نمى‏كند، بلكه زمانى اجابت مى‏كند كه خود بخواهد و مقتضى حكمت او باشد.

«وَ يَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ- مى‏گويند: اگر راست مى‏گوييد اين پيروزى چه وقت خواهد بود؟» اين يك معارضه با مؤمنان و تكذيب رسالت رسول اللَّه است. مؤمنان بر خط خود ثابت‏اند و شك و ترديد به دل راه نمى‏دهند. حتى اگر زمانى هم به تأخير افتد.

در حالى كه طرف مقابل شتاب مى‏ورزد و تأخير او را به شك مى‏اندازد و بر سر راه فكر او مانع ايجاد مى‏نمايد.

[29] اينان نمى‏دانند كه به تأخير افتادن به معنى فراموش كردن نيست.

بلكه به دو معنى است:

اول: خداى تعالى برايشان فرصتى قرار داده، كه به حق بازگردند.

ثانيا: اگر از اين فرصت استفاده نكنند، تأخير و مهلت وبال گردن آنها خواهد شد، زيرا در اين مدت عذابشان بيشتر خواهد شد زيرا زيستنشان در عصيان افزونتر گردد. «كافران پندارند كه در مهلتى كه به ايشان مى‏دهيم خير آنهاست به آنها مهلت مى‏دهيم تا بيشتر به گناهانشان بيفزايند. براى آنهاست عذابى خوار كننده». «11»

خداى تعالى اين دو معنى را تأكيد مى‏كند، آن گاه كه رسول خود را مخاطب مى‏سازد:

«قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ- بگو در روز پيروزى ايمان آوردن كافران سودشان ندهد.»

زيرا ايمانى كه به صاحبش سود مى‏رساند، ايمانى است كه از آگاهى به‏

11- آل عمران/ 178.