تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 275
نمايش فراداده

ديگر. هر بار كه عمل خيرى انجام مى‏دهند به اجرشان چيزى افزوده مى‏شود. خدا پاداش خود را كرامند بر شمرده:

زيرا واقعا پاداش جزيل است. زيرا پاداش دهنده كريم است. و از صفات كريم اين است كه پاداش را بيش از استحقاق عطا مى‏كند.

ديگر آن كه اين پاداش كه عطا مى‏شود انسان را گرفتار مذلت نمى‏كند و به كرامت انسان لطمه‏اى وارد نمى‏آورد.

[45] سپس قرآن نقش رسول اللَّه را در زندگى بيان مى‏كند و تأكيد به آن مى‏كند. و از آن جا كه قرآن و بويژه در اين سوره به مقتدا بودن رسول اللَّه تأكيد مى‏شود، از اين آيه نقش مؤمنان هم استنباط مى‏گردد.

«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً- اى پيامبر ما تو را فرستاديم تا شاهد و مژده دهنده و بيم دهنده باشى.»

مراد از شاهد اين است كه پيامبر به وسيله رفتار پسنديده‏اش دليل و ميزان است. انسان را به شناخت خودش هدايت مى‏كند و به او مى‏نماياند كه در برابر خدا چه وظايفى دارد. مؤمنان را به بهشت بشارت مى‏دهد و عصيانگران را از آتش بيم مى‏دهد.

[46] ولى پيامبر به اين اكتفاء نمى‏كند بلكه او به وسائل گوناگون شرعى مردم را به سوى حق دعوت مى‏كند.

«وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ- و مردم را به فرمان خدا به سوى او بخوانى.»

هيچ كس نمى‏تواند خود را داعى الى اللَّه بخواند مگر آن كه خود را كامل كرده باشد و در زمره آن گروه كه آنها را گروه خدا ناميده‏اند درآيد. سپس خدا به او چنين اجازه‏اى دهد آن هم از طريق وحى. چون پيامبران و اوصياء آنان. يا غير مستقيم از خلال ارزشهاى الهى. چه بسا انسان پندارد كه مردم را به خدا دعوت مى‏كند ولى در واقع آنها را به سوى شيطان فرا مى‏خواند.

از پيامبر (ص) روايت شده- هنگامى كه او را از معنى بعضى از نامهاى ايشان پرسيدند- كه گفت: «اما داعى: من مردم را به دين پروردگارم