تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 48
نمايش فراداده

[34] كسانى كه تا احساس نعمت كنند شرك مى‏آورند و از نعم ظاهرى خوشحال مى‏شوند و از بتان پيروى مى‏كنند باز هم به دنبال تفرقه در دين مى‏روند اينان نعمت خدا را كفران مى‏كنند. خداوند به سبب اين كفران نعمت آنان را زيان ديدگان در دنيا و خسران كشيدگان در آخرت مى‏خواند.

«لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ- پس نعمتى را كه به آنان داده‏ايم كفران كنند. اكنون متمتع شويد. زودا كه خواهيد دانست.»

از اين آيه چند حقيقت را در مى‏يابيم.

اولا: حالت گروهگرايى كه بر اساس فخر و مباهات استوار باشد و صاحب آن مدعى مال و نعمت باشد. سبب كفران ديگر نعمتها شود.

كسى كه به فرزندان خود زياد مباهات كند برايش ميسر نيست كه ديگر جوانان جامعه را به حساب بياورد. يا كسى كه به دانش و معلومات حزب خويش بسيار ببالد مسلم است كه از علوم و معارف ديگر گروه‏ها بى نصيب مى‏ماند. به عبارت ديگر گروهگرايان از مردم ديگر مى‏برند و بنا بر اين خود را از نعمت بزرگى محروم مى‏سازند.

ثانيا: شكر نعمت فقط اين نيست كه بر او بيفزايى يا خوب از آن نگهدارى كنى بلكه بايد از آن لذت ببرى كه خود غذاى دل و لذت روح است. در حالى كه كسانى كه به نعمتهاى خدا كفران مى‏ورزند تنها به بخشى از آن نعمتها متمتع مى‏شوند، همان گونه كه ستوران از نعمتها متمتع مى‏شوند ولى همانند بشر لذت نمى‏برند. زيرا تمام توجهشان به جنبه مادى آن است و ابعاد معنوى را فراموش مى‏كنند.

ثالثا: كفران نعمتهاى خدا سبب زوال آن مى‏شود. بلكه نعمت را به نقمت بدل مى‏سازد. به عبارت ديگر كسى كه تنها هدفش تمتع از نعمت باشد بسا حدودى براى خود قايل نباشد و خود را بيمار سازد.