تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 178
نمايش فراداده

زمينه كلّى سوره‏

با آيات والاى خود ما را به همان افكار و حقايقى كه آيات پيشين در سوره (يس) تأكيد مى‏كرد، با افزودگيهايى ديگر و سبك ادبى نفيس جديدى رهنمون مى‏شود. آيات اين سوره با ياد كردن از فرشتگانى كه به انتظار فرمان خدا صف بسته‏اند آغاز مى‏شود، و از اين رو به سوره «صافّات صف بستگان» موسوم شده است. هم چنان كه درس آخر آن درباره جنّ و فرشتگان و شبهه‏هاى جاهليان پيرامون روابط آن دو آفريده با پروردگارشان، با ما سخن مى‏گويد، كه مى‏پنداشتند رابطه آن دو با خدا رابطه نسبت است و برخى از اين حدّ فراتر رفته و گفته‏اند كه جن نتيجه مستقيم رابطه زناشويى ميان فرشتگان و پروردگارشان است- كه ذاتش منزّه و فراتر از هر چيزى است كه بدو شرك مى‏آورند-.

در حالى كه درسهاى ميانى از پيامبران (ع) با ما سخن مى‏گفت، و رابطه ميان اين دو روند مطالب اين است كه قرآن وقتى خطاى زشت جاهليان را درباره روابط فرشتگان و جنّ با خدا آشكار ساخته ناگزير بايد به همان خطا كه ديگران نيز هنگامى كه پنداشته‏اند رابطه‏اى مشابه ميان خدا و پيامبران وجود دارد، بدان دچار شده‏اند، اشاره كند. اين خطا از آن جا ناشى شده كه اينان به معجزى كه مكرّر به دست پيامبران صورت گرفته و ديگران از آن بى‏بهره بودند ارزشى خاصّ داده و آن را دليل بر اين گرفته‏اند كه ايشان پسران خدايند، و از اين رو مى‏بينيم كه آيات گفتگو در پيرامون اين موضوع را به درازا مى‏كشانند تا تأكيد كنند كه پيامبرى آنها به سبب موجبات ذاتى تكوينى در شخص ايشان نبوده بلكه خدا اين پايگاه والا را به دليل ژرفى ايمان و درستكارى و شجاعت اقدام و نيكى به مردم كه در پيامبران يافته به ايشان بخشيده است، و شايد گفتگوى از ايشان (ع) در اين سوره فرخنده مربوط به همين جانب از زندگى ايشان و براى نفى بدعتهاى جاهلى باشد.

از اين جا مى‏توان گفت كه خطّ كلّى سوره الصّافات همان بيان رابطه درست ميان خداى عزّ و جلّ و ديگر آفريدگان اوست كه از جهت او در ايجاد و آفرينش و نوآورى و روزى‏رسانى و ... و ... شكل پذيرفته، اما غير از اين رابطه، تنها يك وسيله عروج و فرا رفتن وجود دارد كه هر آفريده از آن طريق به پروردگار خود نزديك مى‏شود و آن همان ايمان و عمل صالح است.