خود بر ما جلوهگر مىشود كه ما را در برابر اين گفته پروردگار صاعقه زده مىكند كه گويد:«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ- و نگه داريدشان، بايد بازخواست شوند».محور مسئوليّت همان است كه محورهاى اين سوره را به يكديگر مىپيوندد، و بارزترين آنها سه محور است:
يكم
نفى نظاير و اشباه كه جاهليان آنها را به عنوان خدايان خود گرفته بودند تا شايد ياريشان دهند، زيرا هدف آنها از پرستش خدايان رهايى از پاداش كارهايشان بود، ولى هيهات! كه فرشتگان در برابر پروردگار خود صفى آراسته بستهاند، و شيطانها از آسمان محروم و در حجاباند، و شهابها در انتظار آنهاست، و مستكبران را براى حسابى دشوار حاضر مىآورند.دوم
پيامبران و اولياء بندگان گرامى خدايند، از كس شفاعتى جز به رضاى خدا نمىكنند، و ممكن نيست در مخالفت با قوانين پروردگار به ايشان تكيه كرد، و چگونه چنين كارى ممكن شود؟ در حالى كه ايشان از آن جهت به درجات والاى خود رسيدهاند كه بندگان مخلص و ناب خدايند.سوّم
درهم شكستن پايههاى توجيه و بهانهاى كه گناهكاران در ارتكاب گناهان بدان تكيه مىكنند و مدّعى مىشوند كه مجبور بودهاند چنان كنند.تصاويرى كه قرآن از روز مسئوليّت و بازخواست و پاداش براى ما ترسيم مىكند به همين محور مربوط مىشود.
سياق قرآنى محور يكم و سوّم را پشت سر هم قرار داده و سپس يادآور محور دوم مىشود كه چون گواهى راستين براى اثبات آن دو محور ديگر مىآيد، زيرا قرآن براى حقايق مثالهايى مىزند، و از بهترين مثالهاى آن زندگى پيامبران است كه به ما امر كرده است بام و شام به ايشان درود فرستيم تا ايشان را رهبر و مشعل روشنگر راه خود سازيم.