تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 197
نمايش فراداده

شايد از اين گفته خداى تعالى كه گويد:

«فَاهْدُوهُمْ- آنها را راه بنماييد» دريابيم كه كسانى كه ذكرشان پيش از اين گذشت، در آخرت از لحاظ جسمى نابينا به دوزخ رانده مى‏شوند و اين نابينايى جسمى تبلور و نمايشى از نابينايى و فقدان بصيرتى است معنوى كه خود در دنيا براى خويشتن برگزيده بودند. و در اين باره گفته خداى تعالى چنين است كه:

«وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا- و هر كه در اين دنيا نابينا باشد، در آخرت نيز نابينا و گمراه‏تر است». «5»

پس در اين صورت نياز دارند كه كسى آنها را به راه دوزخ راهنمايى كند و آنها را به جايى بكشاند كه سرنوشتشان مقرر داشته است.

[24] ولى آيا همه چيز پايان مى‏يابد؟

هرگز ... بلكه آنها را براى حسابرسى نگه مى‏دارند، و حساب بارزترين جلوه‏نماييهاى عدالت الهى و مسئوليّت بشرى است. آن گاه از يك طرف نافرمانان وارد دوزخ مى‏شوند در حالى كه به عدالت خدا قانع شده‏اند و اين سرنوشتى است كه به عنوان نتيجه عملشان حاصل آمده نه نتيجه ظلم، و از طرف ديگر نسبت به مسئوليّتى كه در دنيا آن را انكار كرده‏اند به علم يقين مى‏رسند.

«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ- و نگه‏داريدشان! بايد بازخواست شوند.»

درباره انديشه‏ها، و گفته‏ها، و كارهايشان، و پيش از تمام اينها درباره امامشان و خط دينى و سياسى، كلّى آنها.

[25] نخستين سؤالى كه متوجّه آنهاست اين است:

«ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ- چرا يكديگر را يارى نمى‏كنيد؟»

عادت آدمى در دنيا اين است كه به ستم و عموم خطاها به پشتگرمى بر ديگران مبادرت مى‏كند. پاسبانى كه مجاهدان را به زندان مى‏افكند به سرگروهبان خود تكيه مى‏كند، و اين يك به نوبه خود به رئيس شهربانى اتّكاء دارد، و همچنين يكى پس از ديگرى به سلسله مراتب، و اين همه يك جا چيزى واحد را تشكيل مى‏دهد كه سازمان امنيّت يا حزب حاكم خوانده مى‏شود كه افراد آن در ستمگرى به يكديگر تكيه مى‏كنند.

5- الاسراء/ 72