تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 252
نمايش فراداده

گاهى اوقات اجتماع تو را در منگنه مى‏نهد و در جهتى مخالف با فرمانبردارى از خدا و هدفهايى كه مى‏خواهى بدان برسى بر تو فشار وارد مى‏كند، و وظيفه واجب تو ستيزه با آن فشار به وسيله ايمان و توكّل است، و بايد بدانى كه نشان نبوّت انبياء و پيامبران، و بارزترين اعمالشان همان مبارزه و ستيزه ايشان با واقعيّت و وضع اجتماعى فاسد است، و كاميابى ايشان در اين مبارزه و ستيزه همانا سبب ارتقاء ايشان است، و از اين رو است كه مى‏بينيم قرآن حكمت آموز نيز در بسيارى از سوره‏ها و آيات خود بر اين حقيقت تأكيد مى‏كند.

شرح آيات

[106] پيامبر ابراهيم (ع) آمد تا عادت جاهليتى را كه آن روز رواج داشت درهم شكند و از ميان ببرد و آن عادت همان كشتن فرزندان در برابر بتها براى نزديكى جستن به آنها بود، و اين عادت تنها منحصر به فلسطين نبود، بلكه در مصر نيز ملكه زيبايى از ميان دختران خود برمى‏گزيدند تا وى را در آغاز بهار در رودى كه آن را مقدّس مى‏انگاشتند بيفكنند كه قربانى عقيده‏اى جاهلى شود. مى‏گفتند:

خداى درياها مى‏خواهد زناشويى كند، پس ناگزيريم زيباترين دختران خود را برگزينيم تا آبها آرام گيرد و فيضان و طغيانى كه موجب ويرانى خانه‏ها و نابودى كشتزارهايمان شود، پديد نيايد. اين عادات از واقعيّت و وضع معاصر ما نيز چندان دور نيست، زيرا هر چند به ظاهر تفاوت كرده امّا در نقطه‏اى مركزى به هم مى‏رسد و آن قربانى كردن فرزندان براى هدفهاى گمراهانه است.