[49] قرآن در پايان درسى كه اين داستانها را به پايان مىبرد بر هدف و اهميّت آن براى كسى كه در پى تقواست تأكيد مىكند كه: «هذا ذِكْرٌ- اين قرآن ذكرى است.»
كه شامل بر پندى است، تا مؤمنان وقتى به پيامبران خدا تأسّى مىكنند از آن بهرهمند شوند و بر اثر آن به كاميابى و رستگارى برسند.
«وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ- و پرهيزگاران را بازگشتى نيكوست.»
مآب (در لغت) به معنى جايى است كه انسان در آن مستقر مىشود و هم چنان كه از آن بيرون آمده بدان جا باز مىگردد. و در اين جا مآب به معنى سرانجام و پايان است. و در اين آيه به مؤمنان اطمينان داده مىشود كه امور به مصلحت ايشان خواهد بود هر چند به ظاهر بر عكس اين بنمايد.
[50] خدا اين سرانجام را بيان مىكند و مىگويد:
«جَنَّاتِ عَدْنٍ- بهشتهاى جاويدان.»
كه بهترين بهشتها است و جاودانگى دارد، و سرانجام پرهيزگاران به سوى بهشتهاى خدا در آخرت است.
«مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ- كه در آن به رويشان گشوده است.»
به هنگامى كه رو به سوى آنها مىآورند، و آنچه درهاى بهشت را باز مىكند همان ايمان و دعا و كردار نيك است، پس آن درها تنها براى پرهيزگاران و مؤمنان باز است نه براى ديگران كه كردارهاى نيك نكردهاند.
[51] «مُتَّكِئِينَ فِيها- در آن جا تكيه زدهاند.»
بر تختها، و اين دلالت بر ميزان اطمينان و آرامشى دارد كه در آن جا مىيابند (كه بر تختها آرميدهاند).
«يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ- و هر گونه ميوه و نوشيدنى كه بخواهند مىطلبند.»
كه پاداش ايمان و كردارهاى ايشان، و به جاى نعمتها و لذّتهاى دنياست كه در راه خدا از دست دادهاند.