تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 45
نمايش فراداده

با اين سنّت، حقيقتى تاريخى تكرار مى‏شود كه تقريبا خود سنّت و قاعده‏اى است. بدين معنى كه رسالت جديد با مشكلاتى نفسانى و اجتماعى از سوى قومى كه پيامبر به ميان آنان فرستاده شده روبرو مى‏شود و مى‏بينى كه بى‏درنگ اين رسالت را رد مى‏كنند. امّا سنّت ديگر اين است كه خداوند انتقام رسالت خود را از كسانى كه با آن مخالفت ورزيده‏اند مى‏گيرد، و عذابى بر سر آنها مى‏فرستد كه آنها را به كلّى نيست و نابود مى‏كند. اين انديشه‏اى است كه آيات اين درس پيرامون آن دور مى‏زند، امّا انديشه دوم در اين آيات اين است كه دانش حقيقى ما را به ايمان واقعى فرامى‏خواند.

شرح آيات

[24] غرابتى ندارد كه خداوند پيامبرى به حق بفرستد، زيرا خداوند پايه هستى و وجود را بر اساس حق نهاده است، پس سنّتها و نظامهاى طبيعى حق است، و حالات تغيير يابنده‏اى كه تابع اين نظامهاست نيز حق است، و شهوتها و خرد انسان نيز حق است، و خداوند پيامبر خود را به حق فرستاده تا حق را آشكار سازد و مردم به سوى آن رهنمون شوند، پس رسالت امرى است كه با انسان و طبيعت هماهنگى دارد و بر همان راه و روش جريان مى‏يابد.

«إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ- ما تو را به حق به رسالت فرستاديم تا مژده دهى و بيم دهى و هيچ امّتى نيست مگر آن كه به ميان ايشان بيم دهنده‏اى بوده است.»

اين سنّت است، زيرا خدا هيچ امّتى را وانهاده كه براى آنها از ميان خودشان بيم دهنده‏اى نفرستاده باشد.

[25] و از حقايقى كه تقريبا به صورت سنّت درآمده است، تكذيب امّتها نسبت به پيامبران خويش است.