پروردگارا، اين بنده تو بهلول است كه در برابرت به زنجير كشيده شده، پروردگارا تو مرا مىشناسى و لغزشى را كه از من سرزده مىدانى، اى سرورم، اى پروردگارم! من از پشيمان شدگانم، به توبه نزد پيامبرت رفتم، او مرا راند و هراسم را افزود، پس به نام تو و جلال تو و عظمت چيرگى و تسلّط تو از تو مسئلت دارم كه اميدم را نوميد نكنى، اى سرورم، و دعايم را باطل نسازى و مرا از رحمت خود مأيوس نگردانى، پس هم چنان چهل روز و شب همين را مىگفت، و چون چهل روز به پايان رسيد دستهايش را به آسمان برداشت و گفت:
بار خدايا درباره نيازم چه كردى؟
اگر دعايم را پذيرفتهاى و خطايم را آمرزيدهاى به پيامبرت وحى كن، و اگر دعايم را نپذيرفته و خطايم را نيامرزيدهاى و عقوبتم را مىخواهى هر چه زودتر آتشى بفرست كه مرا بسوزاند يا مجازاتى در دنيا كه هلاكم گرداند و از رسوايى روز قيامتم برهاند. پس خداى تبارك و تعالى بر پيامبر خود (ص) فرو فرستاد:
«وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً- و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند». «66»
يعنى زنا كنند .
«أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ- يا به خود ستمى كنند» «67»
يعنى ارتكاب گناهى بزرگتر از زنا كه شكافتن گور و كفن دزدى است.
«ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ- خدا را ياد مىكنند و براى گناهان خويش آمرزش مىخواهند» «68»
مىگويد: از خدا ترسيدند و به توبه شتافتند.
«وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ- و كيست جز خدا كه گناهان را بيامرزد»، «69»
خداى عزّ و جلّ مىگويد: اى محمّد! بنده من به توبه نزدت آمد و تو او را راندى، به كجا برود و آهنگ كدام كس كند، و از كه بخواهد كه گناه او را بيامرزد، غير از من؟
سپس خداى عزّ و جلّ گفت:
«وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ- و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مىكردند پاى نفشرند» «70»
مىگويد: بر زنا و شكافتن گورها و كفن دزدى نپايند و بدان ادامه ندهند.
66، 67، 68، 69، 70- آل عمران/ 135.