تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 332
نمايش فراداده

با مردمى كه خدا بر آنها خشم گرفته است دوستى مكنيد

رهنمودهايى از آيات

در اين درس آيات كريم برنامه‏اى درست براى رابطه ميان مؤمنان و كافران ترسيم مى‏كند، خداوند پيش از اين بر ضرورت قطع رابطه و تأسى به خليل و دوستدار خود، ابراهيم (عليه السّلام) تأكيد كرد، زيرا اين امور اصل و اساس كار است، در اينجا سياق آيات به بررسى موضوع در پاره‏اى از شاخه‏هاى ديگر آن مى‏پردازد.

پس از آن كه به مؤمنانى كه در برابر ميل گراينده به دوستى و دوستدارى كافران ايستادگى كردند و در برابر فشارهايى كه از طرف آنان وارد مى‏شد شكيبايى نمودند، اميد مى‏بخشد آنان را به سرانجامى نيكو اميدوار مى‏سازد كه سرسختى و عناد كافران بر صخره پايدارى مؤمنان مى‏شكند و آنان شكست مى‏خورند، و در آنجاست كه به مؤمنان اجازه مى‏دهد روابطى عادى با ايشان بهم رسانند امّا آنان را از هر نوع دوستى با كافرانى كه جنگ كرده‏اند نهى مى‏كند، خواه كافرانى كه مستقيما به جنگ پرداخته‏اند يا ديگران كه به جنگندگان با حق و اهل حق يارى داده‏اند، و هر كس را كه با آنها دوستى ورزد ستمگر مى‏داند. در دو آيه (هشتم و نهم) دليلى است روشن بر حرمت نيكوكارى و عدالت ورزى نسبت به كافران حربى. و در جنب اين جداسازى و تمايز بين دو دسته (كافرانى كه با مؤمنان جنگ كردند و كافرانى كه جنگ نكردند و با مسالمت رفتار نمودند) اسلام در زمينه اجتماعى و خانوادگى موضعى واحد نسبت به آن هر دو دسته مى‏گيرد، و بخصوص در مورد هجرت زنان مؤمن به (اسلام و اجتماع مؤمن، زيرا ولايت شوهر را