تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 17 -صفحه : 456/ 319
نمايش فراداده

ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ- و خندان و شادان.»

انبساط و گشودگى چهره‏هاى مؤمنان بازتابى از نبودن غم است، و اما خنده آنان دليل بر غرق بودن در نعمتها و شادى ايشان منعكس كننده اميدوارى ايشان به نعمتهاى بهشت پروردگارشان و خرسندى او از ايشان، كه اين خرسندى بزرگترين آرزوى مؤمنان است.

[40] اما كسانى كه مسئوليتهاى خود را تحمل نكردند، گرفتار بى حاصلى شديدى مى‏شوند و بدكاريهاى ايشان بر چهره‏هايشان به صورت غبارى از خوارى و پستى مشاهده مى‏شود.

وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ- و چهره‏هايى در آن روز غبار آلود است.»

[41] در كنار غبار دود سياهى بر صورتهاى ايشان مشاهده مى‏شود كه همچون كيفرى براى كوتاهى كردن ايشان در پاك كردن و تزكيه جانهاشان جلوه‏گر است.

تَرْهَقُها قَتَرَةٌ- و سياهى بر آن نشسته.»

گفتند: «ترهقها» يعنى از نزديك و سريع به آن مى‏رسد، وقتار به معنى سياهى شبيه دود است.

[42] آرى. غبار كفر بر چهره‏هاشان، به سبب پوشاندن آن از حق، نشسته است، و در برابر كارهاى زشتى كه انجام داده‏اند، سياهى فجور رنگ روهايشان را سياه كرده است.

أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ- آنان كافران و بدكرداران‏اند.»

پس مال و قدرت و سلطه سودى برايشان ندارد، و از پيوندهاى خويشاوندى براى شفاعت كردن درباره ايشان كارى بر نمى‏آيد.

خدا ما را از اين عاقبت زشت و بد نگاه دارد.