تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
امام رضا (ع) از داستان مردى شامى با امير المؤمنين (ع) در مسجد كوفه چنين روايت كرده است: «و مردى براى سؤال از جا برخاست و گفت: يا امير المؤمنين! ما را از اين گفته خداى تعالى آگاه كن: يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ و بگو كه آنان كيانند؟ گفت: قابيل و هابيل، و آن كه از مادرش مىگريزد موسى، و آن كه از پدرش مىگريزد ابراهيم- كه مقصود پدر مربى است نه پدر والد- و آن كه از جفت خود مىگريزد لوط است، و آن كه از پسرش مىگريزد نوح و پسرش كنعان». «23»[37] چرا از يكديگر مىگريزند؟ از هول حساب و ترس عذاب، بدان سبب كه همه تلاش آنان براى خلاص كردن خودشان است.لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ- هر يك از ايشان را در آن روز كارى است كه همان او را بسنده است.»آدمى بيشتر تلاش خود را در اين دنيا براى ديگران به مصرف مىرساند، اما در آخرت براى فكر و تلاش و وقت او چيز زيادى بر جاى نمىماند كه براى ديگرى، حتى اگر از خويشاوندانش باشد، به مصرف برساند.[38- 39] و بدين گونه انسان در اين دنيا با اين كرامت مورد اكرام قرار گرفت تا در سراى ديگر با اين حساب بزرگ در معرض رسيدگى به حسابش قرار گيرد، و عاقبتى- در صورت تحمل مسئوليت كامل در دنيا- چون بهشت داشته باشد، و بر روح او مژده و بشارت منعكس شود، و نشانههاى چهرهاش از سرور و شادى خبر دهد.وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ- چهرههايى در آن روز روشن و گشاده است.»گفتند: يعنى نورانى و درخشان است، و به نظر من باز و گشوده، و گفتهاند كه اين همه نتيجهاى از خواندن نماز شب است، بلكه نيز از ديگر اعمال نيك ايشان.