آميخته، و مشجت هذا بهذا يعنى اين را به آن آميختم، و واحد امشاج مشج است.
7 مستطيرا
يعنى پراكنده شده و به دورترين جا رفته.
10 قمطريرا
با بدى و شرّ سخت، و اقمطر اليوم اقمطرارا و يوم قمطرير و قماطر چنان است كه گويى شرّ پارهاى از آن به پاره ديگر پيچيد و پيوسته است. و حسن بصرى درباره اين روز گفت: چه اسم سختى دارد، و خود از اسمش سختتر است.
13 زمهريرا
به سختترين درجه سرد.
15 قواريرا
شيشهاى.
28 و شددنا أسرهم
يعنى با منظم كردن دستگاههاى بدن آفرينش ايشان را استحكام بخشيديم، چه اصل معنى أسر بستن است، و اسير بدان سبب بدين نام خوانده مىشود كه او را با بندها مىبندند.
شرح آيات:شما را در راه خدا طعام مىدهيم
[1- 4] چون انسان خداى خود را بشناسد، خدا نفس او را به وى مىشناساند. بنا بر اين چون نفس خود را بشناسد پروردگار خود را شناخته است، و در