معناى واژهها
7 سبحا: السبح
بازگشتن و منصرف شدن، و اصل سبح از تقلّب و گشتن و زير و رو شدن است و سابح در آب (شناگر) به همين سبب چنين ناميده شده است.8 تبتل
از همه بريدن و به خدا پيوستن، و اصل آن ازبتلت الشيء به معنى بريدن آن چيز است.
14 كثيبا
الكثيب ريگ فراوان روى هم انباشته است.مهيلا
هلت الرمل اهيله هيلا فهو مهيل، به معنى آن است كه چون قسمت زيرين ريگ انباشته حركت داده شود، قسمت بالايى آن فرو مىريزد.16 وبيلا
هر سنگينى وبيل است، و از آن است كلأ مستوبل، كه خوراك مايه تخمه و ناگوار به سبب سنگينى آن است و از آن است الوبل و الوابل به معنى باران دانه درشت، و نيز از آن است وبال به معنى آنچه بر نفس گران باشد و الوبيل عصاى ضخيم را گويند.شرح آيات:شب هنگام به پا خيز مگر اندكى
[1] يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ اى خود را به گليم يا روپوش پوشانده.»مفسّران در كنار اين آيه توقف فراوان داشته، و درباره معنى متزمّل اختلاف فراوان با يكديگر پيدا كردهاند يكى از ايشان گفته است: معنى متزمل يعنى پوشيده شده به عباى پيامبرى و تحمل كننده بار سنگين آن است، «1» و علّامه طباطبائى بر اين نظر تعليقى نوشته و گفته است: گواهى بر آن نداريم، «2» و در1- تفسير مجمع البيان، ج 10، ص 377 از عكرمة.2- تفسير الميزان، ج 20، ص 60.