دوم
بر خدا منت مگذار، كه اين بر كار نيك كردن تو مىافزايد و پاداشى پس از پاداش ديگر بهره تو مىشود و اصل كلمه «منّ» به معنى بريدن است، و آن كه عمل خود را در راه خدا بر او منت مىنهد، سبب افزايش عمل خود نمىشود، و سبب آن است كه در اين هنگام احساس بس بودن عمل مىكند و نيازى در آن نمىبيند كه به عمل نيك ديگرى بپردازد و خواستار دست يافتن به خير بيشتر شود. و در زمينه اجتماعى، منت نهادن بر مردمان آنان را بر آن مىدارد كه نسبت به چنين كسى نفرت پيدا كنند و از پيرامون او پراكنده شوند، به همان گونه كه منت نگذاشتن سبب آن مىشود كه مردمان بيشتر در پيرامون او گرد آيند و سخنان و دعوتش را بشنوند. امّا مؤمنان مخلص و عاقل هرگز بر خداى خويش منت نمىنهند، بدان سبب كه مىدانند كه هر اندازه آدمى به انجام دادن عمل نيك بپردازد، باز هم نسبت به اهدافى كه در نظر دارد اندك است، و نيز چنين است نسبت به پاداشى كه پروردگارش در برابر آن به او مىدهد.پنجم: بردبارى و پايدارى در راه حق.
وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ- و براى پروردگارت بردبار باش.»اين آيه طبيعت مسير مكتبى را كه آكنده از فشارها و دشواريها است، بر ما آشكار مىسازد، زيرا كه آن راه بهشتى است كه از چيزهاى ناخوشايند پر شده است، و بر هر خواننده به سوى خدا و بر هر مجاهد لازم است كه اين حقيقت را خوب فهم كند و بداند كه چون به حزب خدا پيوسته و به عمل در راه او پرداخته، مىبايستى خود را براى رو به رو شدن با همه چالشها و ناخوشيها با سلاح صبر و استقامت مجهز سازد.آن كس كه راه به سوى حق را خالى از خارها تصور مىكند، در فهم زندگى33- التفسير الكبير، ج 30، ص 194.