تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 17 -صفحه : 456/ 412
نمايش فراداده

حال كه زندگى زنجيره‏اى است از رنج و خستگى پس شادى و لهو و لعب براى چه؟ و چرا آدمى بايد آخرتش را به دنيايش بفروشد. طرفداران صلاح و فساد هر يك در راهى هستند و شايد انسان تبهكار با رنج بيشترى روبرو باشد، زيرا اميدى به آينده ندارد و فاقد توكّل مؤمن به خدايش مى‏باشد، و به نظر مى‏رسد اين فرموده امام سجاد به نكته اشاره داشته باشد كه: «آسايش براى دنيا و دنياييان آفريده نشده است، راحت در بهشت الهى و بهشتيان است و رنج و خستگى براى دنيا و اهل دنيا آفريده شده‏اند. اگر كسى بهره ناچيزى از دنيا برده دو برابر آن حرص او را در برگرفته و هر كس در دنيا به بهره بيشترى دريابد در آن فقيرتر است، زيرا براى حفظ اموالش نيازمند مردم است و به هر يك از ابزار دنيا نياز مبرم دارد.

پس در غناى دنيا آسايشى نيست. هرگز چنين نيست كه اولياء خدا در دنيا براى دنيا به رنج بيفتند بلكه براى آخرت است كه در دنيا خود با رنج روبرو مى‏شوند». «1»

[7] چقدر تفاوت است ميان ملاقات مؤمن با خداى خود و فرد غير مؤمن با پروردگار خويش! مؤمن خداى خويش را ملاقات مى‏كند تا جايزه خود را با دست راست بگيرد.

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ- هر كس كه نامه‏اش را به دست راستش دهند.»

[8] او با شادى زايد الوصفى كارنامه خويش را مى‏گيرد، زيرا رنجش براى ابد پايان پذيرفته است و با زايشى دوباره و آينده‏اى روشن روبروست.

فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً- زودا كه آسان از او حساب كشند.»

هر يك از انسانها بايد كه محاسبه شوند جز شمار اندكى از صدّيقين و صابران، و محاسبه اصحاب يمين، آسان خواهد بود و هر گاه سخن از نيكيهاى آنها به ميان آيد پذيرفته مى‏شود و اگر لغزشى مرتكب شده باشند مورد گذشت قرار

1- تفسير نمونه، ج 26، ص 304، به نقل از خصال صدوق.