تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 17 -صفحه : 456/ 52
نمايش فراداده

سودى براى وى نخواهد داشت، زيرا كه شفاعت براى كسى سودمند واقع مى‏شود كه در زندگى راه سالمى براى خود برگزيده باشد، و آن گاه به ارتكاب بعضى از گناهان و نافرمانيها بپردازد، و مجرمان چنين نيستند (آيه 48).

در پايان سوره قرآن از زشتى كار مجرمان (كافران و بيماردلان) و دورى گزيدن ايشان از پند و اندرز خدا به ايشان و از رحمت تجسم يافته وى در آيات راهنماى وحى شده، در صورتى ياد مى‏كند كه آنان با كارى بزرگ رو به رو هستند و با آتشى كه هيچ چيز را باقى و بر جاى نمى‏گذارد ... و خلاصى از آن جز از راه رو كردن به اندرز خدا و عمل كردن بر بينشهاى مندرج در آن ندارند! آنان در حقيقت- با اعراض كردن از آيات خدا- به گله خرانى مى‏مانند كه شيرى بر آنها حمله‏ور شده و نمى‏دانند كه چگونه و به كجا از چنگ او فرار كنند، و راه خلاص شدن آنها چيست ... در صورتى كه آيات خدا به عكس اين عمل مى‏كند و براى آن آمده است تا دست ايشان را بگيرد و به ساحل امن و رحمت و سعادت رهبريشان كند، پس شايسته چنان است كه از آن استقبال كنند، به همان گونه كه تشنگان و گرفتاران خشكسالى از باران آسمانى استقبال كنند ... بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‏ صُحُفاً مُنَشَّرَةً- بلكه هر يكى از ايشان چنان مى‏خواهد كه بر بالين او نامه‏اى بنهند گشاده و مهر برگرفته» كه هرگز چنين نخواهد شد، بَلْ لا يَخافُونَ الْآخِرَةَ- بلكه ايشان از آخرت نمى‏ترسند» و اين كفر به آخرت و حاضر نبودن آن در تصور و فهم انسان، بزرگترين عامل در انحراف و توجه نكردن به يادآوريها و پندها و تأثر پذيرفتن از آنها است (آيات 49/ 53).

قرآن در برابر گفته‏هاى باطل دورى گزينان از آن و مستكبران نسبت به حق كه مى‏گفتند: إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ردّ قاطعى در سه آيه (54، 55، 56) مى‏آورد و در عين حال نقش قرآن را كه يادآور خدا و حق است، و اين كه انسان مكلف به پذيرفتن راهنمايى آن است، ولى در اين كار اجبارى ندارد بلكه مختار است، و بيان مى‏كند، هر چند توفيق پندپذيرى و راهيابى حاصل نمى‏شود إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ- مگر اين