تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
سوره، و حتى در روش اسلامى به صورت كلى، متوجه مىسازد، و اين در هنگامى است كه به بيان ارتباط ميان آينده و اكنون انسان، و ميان كوشش و سرنوشت او، مىپردازد، و در اين باره تأكيد مىكند كه آدمى مسئول خويش است، و به همان گونه كه مىتواند خود را در آتش و عذاب حبس كند، مىتواند خود را از آن دور نگاه دارد، و سبب در آمدن خويش به بهشت نعيم جاودانى شود. خداوند متعال فرد فرد مردم را در برابر حقيقت بزرگ و مهمى قرار مىدهد كه واجب است آن را پيوسته در نظر داشته باشند، و به اشاره و در بايستهاى آن در زندگى حركت كنند ... و آن اين است كه نفس در گرو شهوتها و گمراهيها و تصميمهاى نادرست و انحرافى خويش است، مگر اين كه آدميزاد به ريسمان ايمان چنگ زند و از روش آن پيروى كند تا خداى بزرگ او را از زندان خطرناك رهايى بخشيد، چنان كه با اصحاب يمين چنين كرده و پس از اين نيز چنين خواهد كرد (آيات 38/ 39).به ميانجيگرى گفتگويى كه ميان بهشتيان و گناهكاران صورت مىگيرد- و قرآن آن را نقل مىكند- آيات ربّانى چشم جان ما را به ديده مهمترين انگيزههاى گناهى كه به سقر مىانجامد و پروردگار ما را از آن بيم داده است، باز مىكند، و از اين راه قرآن به سؤالى پاسخ مىدهد كه براى هر شخص آگاه از حقيقت سقر پيش مىآيد، و به بحث از نجات يافتن از شرّ آن مىپردازد، و براى دورى جستن از درآمدن به آن تلاش مىكند، و اين اسباب، چنان كه خود گناهكاران اعتراف مىكنند، چهار است: (از نمازگزاران نبودن، به مسكينان خوراك ندادن، به بحثهاى باطل پرداختن، و روز باز پسين را تكذيب كردن)، و براى كسى كه اجل او در حالى فرا مىرسد كه با اين گمراهى دور به ملاقات پروردگار خويش روانه مىشود، چه اميدى مىتوان داشت؟ (آيات 40/ 47).هر كس كه در گناهان چهارگانه ياد شده غوطهور شود، ناگزير سرنوشت وى آتش است، چه هيچ عمل صالحى كه او را از آتش رهايى بخشد انجام نداده است، و رحمت و خدايى كه به مبارزه با او برخاسته بهره او نخواهد شد، و هيچ كس از او شفاعت نخواهد كرد، و اگر كسى از او شفاعت كند، اين شفاعت هيچ