بيم دادن خدا ايشان را از سقر سودى بر ايشان نداشت، بلكه آن را مؤيدى تازه براى خود گرفتند و گفتند كه شماره ياد شده از پاسداران نوزده گانه سقر، و شماره اندكى است و مىتوانند از پس آنان برآيند! بدين گونه كلمات قسم به توالى يكديگر در سياق قرآن آمد تا شايد ما به آنها پاسخ جدى مثبت دهيم و راه راست را برگزينيم.
كَلَّا وَ الْقَمَرِ- هرگز، سوگند به ماه (چنان نيست كه آنان مىپندارند).»
گفتهاند كه: معنى آن اين است كه آنچه مىپندارند و خود را تواناى بر دفع خازنان جهنم و غالب شدن بر ايشان تصور مىكنند، درست نيست، «92» و به گفته رازى كه بعيد مىنمايد: اين انكار- پس از يادآورى قرار دادن آن است- كه بتواند وسيله يادآورى براى ايشان باشد، زيرا كه پندپذير نيستند «93» و همانند او است زمخشرى در الكشاف. و علت استبعاد اين رأى آن است كه نفى كردن ذكرى پس از اثبات آن در آيه با اين گفته خدا: وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ نيازمند به تبعيض و تخصيصى است كه سبب جدا شدن كافران و بيماردلان از عموم مردم باشد، و دليلى براى آن وجود ندارد. و بهتر آن است كه بگوييم: كلمه «كلّا» براى آن است كه انسان را از نادانى و غفلت و افكار باطلى كه آنان به آنها ايمان داشتند باز دارد، زيرا كه در ضمن جدال با خصم پيش مىآيد و- در نزد شنونده- به نفى افكار او تأويل مىشود.
خداى متعال به اين كوكب همچون به هر چيز ديگرى سوگند ياد كرده كه به آن شأن و اهميتى در فهم انسان بخشيده بوده است، و براى ما، در پرتو اين اشاره الاهى قرآنى، شايسته چنان است كه به گشايش افقهايى از شناخت ستارگان و اهميت آنها توجه كنيم، و ارتباط سوگند به آن وابسته به همين اهميت است.
ماه و پشت كردن شب و پيش آمدن صبح همه از نمودهايى كيهانى است و
92- مجمع البيان، ج 10، ص 391. 93- التفسير الكبير، ج 30، ص 208.