اما اگر هر سه خبرى را از كتاب حسين بن سعيد روايت كنند، و هر سه موافق نقل نمايند ما را علم به همرسد كه ايشان دروغ بر حسين بن سعيد نبستهاند، پس بنا بر اين ممكن است وجود اخبار متواتره در اين كتب اربعه با آن كه الحمد للّه رب العالمين كتبى ديگر از علماء هست كه مؤيد اخبار مىتواند شد مثل كتاب محاسن برقى، و قرب الاسناد حميرى، و بصائر الدرجات صفار، و غير اينها از كتب، و در روضه اشاره به همه شده است در ضمن تأييد اخبار.
و اندكى بالاتر حديث بر پنج وجه است كه فايده دارد و تقسيمات ديگر در كتب عامه هست و بعضى از خاصه متابعت ايشان كردهاند و چون فائده بر آن مترتب نمىشود ذكر نكرديم آنها را.
و آن خبريست كه راويان آن خبر تا معصوم همه امامى مذهب باشند و عادل باشند كه گناه كبيره نكنند و اصرار بر صغيره نداشته باشند و مروت داشته باشند كه از ايشان چيزى صادر نشود كه دلالت بر خفت عقل ايشان كند، و مع هذا ثقه و معتمد باشند به آن كه كثير السّهو و النسيان نباشند، و ظاهر خبر ابن حنظله كه گذشت، دلالتى بر اين دارد و نزد متأخرين اين خبر حجت است مگر آن كه معارضى داشته باشد.
و آن خبريست كه رجال سند همه ايشان را مدح نموده باشند بدون توثيق يا بعضى را مدح كرده باشند و باقى را توثيق همين كه يك ممدوح بودن توثيق در سند هست حديث را حسن مىگويند هر چند ما بقى ثقه باشند.
و گاهى قوى نيز مىگويند و آن خبريست كه همه را توثيق كرده باشند، و همه يا يكى از ايشان بد مذهب باشد به آن كه سنّى يا زيدى، يا فطحى، يا واقفى، يا كيسانى باشند.