لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 1 -صفحه : 712/ 30
نمايش فراداده

استحالت آن بر جناب اقدس الهى، پس أخبار الهى كافى است از جهت علم به وحدانيت او و احتياج به دليلى ديگر نيست و اگر چه دلايل بر آن بسيار است، و ليكن سياق آيه بر اين معنى دلالت مى‏كند مثل بسيارى از آيات كه دلالت مى‏كند بر معرفت اللَّه، و معرفت النّبيّ و الائمّه (صلوات الله عليهم)، و شكى نيست در آن كه: بهترين علوم اين علم است و دلايل اين معارف همگى در قرآن و اخبار از ائمه اطهار (سلام اللَّه عليهم) فوق حدّ و حصر است، و اين علم مسمى است بعلم كلام، و ظاهرا احتياج به كتب متكلمين نيست بلكه: آيات و اخبار كافى است.

ديگر علم تفسير قرآن مجيد است، و مبتدى را ناچار است از علم بلغت عرب و علم نحو و صرف از جهت معرفت آيات ظاهر الدّلاله آن و آن چه مشكلات قرآن است كه: محتاج بتفسير است دانستن آن منحصر است در علم حديث.

ديگر علم فقه است و آن متعلق است به افعال مكلفين از واجبات، و مندوبات، و محرمات، و مكروهات، و مباحات، و احكام، و مستند آن نزد اين فقير: منحصر است در قرآن و حديث و ظاهر شد كه معرفت قرآن نيز بحديث حاصل مى‏شود پس بنا بر اين علم منحصر است در علم به احاديث منقوله از حضرات سيد المرسلين و ائمه معصومين (صلوات اللَّه عليهم اجمعين).

و روايت كرده‏اند خاصّه و عامه از حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه روزى آن حضرت داخل مسجد شدند ديدند كه جمعى بر دور شخصى برآمده‏اند، حضرت فرمودند كه چه خبر است گفتند علامّه‏ايست حضرت فرمود كه چه علم را خوب مى‏داند، و از چه جهت او را علامه مى‏گوييد:

اصحاب گفتند كه اين مرد اعلم است از همه مردان به نسبهاى عربان و وقايعى كه در ميان عرب بوده است و احوال روزهايى كه در زمان جاهليت حوادث در