و اين خبر نيز دلالت مىكند بر آن كه كراهت در وقت ميوه است پس در جائى كه مثمره مطلق واقع شده باشد حمل بر مقيد بايد كرد، و ليكن جمعى كثير از علما گفتهاند كه چون حضرت مطلق فرموده است و مقيد پس در مطلق كراهت باشد و در مقيد كراهت بيشتر باشد، پس هر درختى كه ميوه بردارد خواه در وقت ميوه و خواه غير آن وقت مكروه باشد در زير آن قضاى حاجت كردن. و ليكن در وقت ميوه كراهت آن شديدتر باشد، بلكه محتمل است كه در وقت ميوه حرام باشد چون سبب تضييع مىشود و اسراف حرام است، و سبب هتك حرمت آن نيز مىشود و در غير وقت مكروه باشد.
و از كلام صدوق اين ظاهر مىشود و نيز ظاهر مىشود كه حرام است در منازل قافله، و اگر كاروانسرا باشد محتمل است حرمت آن چون واقف وقف كرده است كه مردمان در آنجا منزل و استراحت كنند، وقف نكرده است كه بيت الخلا كنند قطع نظر اين كه بسيار است كه مردمان در شبها مىآيند و عالمى نجس مىشود و موجب ايذاى ايشان و لعن ايشان هست و اللَّه تعالى يعلم.
(و من لا ينقطع بوله و يغلبه فاللّه اولى بالعذر فليتّق علّته ما استطاع و ليتّخذ خريطة)(1)
كسى كه بول او منقطع نشود و غلبه كند بر او كه نتواند دفع آن كردن پس چون بلاها را حق سبحانه و تعالى داده است پس او اولى است به اين كه عذر بنده را به پذيرد و معذور دارد بنده را يعنى البته معذور است نزد حق سبحانه و تعالى و با اين حال نماز مىتواند كرد و مىبايد بكند، پس بايد كه از بول اجتناب كند تا ممكنش باشد و نگذارد كه به جامه و بدنش برسد، و بايد كيسه بدوزد از كرباس پنبهدار مشمع يا از امثال آن كه بول از آنجا بيرون نيايد، و ذكر خود را در آن كيسه كند كه همين ذكرش نجس باشد و تعدى به جاى ديگر نكند.
بدان كه كلينى رضى اللَّه عنه به سند كالصحيح روايت كرده است از منصور