حضرت رد بر جماعتى از سنيان فرمودهاند در جزو اخير كه لازم مىدانند، و جزو اول را ذكر فرمودهاند كه بمنزله دليل باشد گوييا مىفرمايند كه شما قايليد كه اگر كسى بول كرده باشد استنجاى غايط لازم نيست از جهة آن كه استنجا ازاله نجاست است و نجاست در مخرج غايط نيست پس هر گاه شما در آنجا قايليد همان دليل در عكس آن جاريست و اين بحث الزامى است.
(و من توضّأ ثمّ خرجت منه ريح فليس عليه الاستنجاء و انّما عليه اعادة الوضوء)(1)
و كسى كه وضو بسازد و بعد از آن بادى از او بيرون آيد استنجا بر او واجب نيست بلكه اعاده وضو مىكند و بس. روايت كرده است عمار بسند موثق كه از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) سؤال كردم كه اگر شخصى بادى از او جدا شود استنجا مىكند حضرت فرمودند كه نه.
(و روى انّ ابا الحسن الرّضا (صلوات الله عليه) كان يستيقظ من نومه فيتوضّأ و لا يستنجى و قال كالمتعجّب من رجل سمّاه بلغنى انّه اذا خرجت منه ريح استنجى) (2) روايت كرده است شيخ رحمه اللَّه بسند صحيح از سليمان جعفرى كه من ديدم آن حضرت را (صلوات الله عليه) كه از خواب بيدار مىشدند پس وضو مىگرفتند و استنجا نمىفرمودند و مىفرمودند از روى تعجب از شخصى كه حضرت نام او را بردند كه بمن خبرى رسيده است كه فلانى هر گاه بادى از او جدا مىشود استنجا مىكند. و چون نزد عامه خواب ناقض است به اعتبار آن كه وقتى كه آدمى بخواب رفت قوت ما سكه ضعيف مىشود و باد از او جدا مىشود، چنانكه ظاهر كلام صدوق نيز اين است چنانكه خواهد آمد، پس آن شخص از جهت خواب نيز وضو مىكرده است كه سبب خروج ريح است بنا بر اين حضرت بعد از خواب اين را فرمودند.
و ممكن است كه غرض حضرت اين باشد كه بيان فرمايد كه استنجا از براى بول و غايط است نه براى خواب و باد، و خواب را به وضو ساختن و عدم
استنجا بيان فرمودند، و بيان عدم استنجا از جهت ريح را به آن تعجب بيان فرمودند و اللَّه تعالى يعلم.