لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 1 -صفحه : 712/ 418
نمايش فراداده

منتهاى نرمه گوش عذارش مى‏گويند كه زلف بر آنجا در مى‏آيد پيش از ريش و از پائين نرمه گوش عارض است و سفيدى ميان گوش و عذار هست كه مو بر آنجا بر نمى‏آيد اين چهار چيز اكثرش بلكه در اكثر مردمان همه‏اش از حد رو بيرون مى‏رود كه صدغ، و عذار، و عارض، و سفيدى باشد و بترتيب از طرفين رو كشيده است.

و چون در ميان رو بينى واقع است و انگشتان كه بر روى مى‏گردند بخط مستقيم از طرفين به زير نمى‏آيند بلكه از طرفين به شكل دايره طولانى به زير مى‏آيند حضرت فرمودند كه دارت مستديرا يعنى بگردد بعنوان دايره چنانكه تا حال علماى ما همه چنين فهميده‏اند. و غفران پناه شيخ بهاء الدين محمد را اعتقاد اين بود كه معنى اين عبارت آن است كه دست بر رو بگردد بعنوان دايره به آن كه ميان دو انگشت را بر بلندى بينى بگذارند و هر دو انگشت را بر دور رو بگردانند و هر چه بدر رود از رو نيست و با آن كه آن چه شيخ مرحوم مى‏فرمودند به معما اقربست و در كلام معصومين معما كم است فايده بر آن مترتب نمى‏شود و مكرر بحث مى‏كرديم و به جايى نرسيد.

مجملا چون اين حديث را علما همگى عمل كرده‏اند و جمعى كثير نقل اجماع بر مضمون آن كرده‏اند و بعد از آن خلاف كرده‏اند در عذار و عارض و حق اين است كه بعد از آن اجماع و حديث صحيح بى‏معارض خلاف كردن وجه نداشته باشد اگر چه ظاهر خلاف ايشان به محض لفظ برمى‏گردد كه جمعى مى‏گويند كه انگشتان مى‏رسد و بعضى گفته‏اند كه نمى‏رسد.

و علما همگى گفته‏اند كه اين تحديد نظر به مستوى الخلقه است يعنى جمعى كه دست و روى ايشان مناسب يكديگر باشد پس اگر رو بسيار فراخ باشد و دست تنگ رجوع مى‏كند به جمعى كه مستوى الخلقه‏اند كه چه مقدار از روى ايشان شسته مى‏شود و تا گوش از طرفين چه قدر مى‏ماند آن قدر را