عبادت همين بس است كه متذكر باشد كه غسل مىكند و همين كه در خاطر دارد كه غسل مىكند البته خواهد دانست كه غسل را از جهت اين مىكنم كه از حدث جنابت پاك شوم و نماز توانم كرد و اينها بحسب فرموده الهى است و لازم نيست كه بر زبان راند كه
اغتسل لرفع الحدث و لاستباحة الصلاة لوجوبه قربة إلى اللَّه
يا به فارسى بگويد كه غسل مىكنم از جهت برداشتن حدث و مباح شدن نماز از جهت رضاى الهى و يا بخاطر بگذراند اين معانى را.
هيچ يك از اينها نيت نيست زيرا كه نيت عبارتست از داعى بر فعل.
بسيار است كه قصد شخصى رياء است كه مردمان او را خوب دانند و در خاطر مىگذراند كه اين فعل را محض رضاى الهى به جا مىآورم و در اين صورت حق سبحانه و تعالى مىداند كه او كاذبست و خودش نيز مىداند كه دروغ مىگويد و چيزى كه او را بر اين فعل داشته است محض ديدن مردم است لهذا اگر مردم نباشند نمىكند و چون مردم باشند مىكند.
پس ظاهر شد كه آن چه از مردمان وسواس مىكنند در نيت و مكرر نيت مىكنند كار شيطان است و يكى از شياطين نام او وسواس است كه حق سبحانه و تعالى امر فرموده كه سوره قل اعوذ برب الناس را مكرر بخوانند از روى اخلاص تا حق سبحانه و تعالى شر آن ملعون را از اين كس كفايت كند. و ديگر دعا كه بعضى گذشت و بعضى خواهد آمد و اگر چنين شخصى از شر شيطان خلاصى نداشته باشد بايد كه بىنيت عبادات را به جا آورد كه در اين صورت مشروع نيست او را نيت كردن و محالست كه كسى كارى بىنيت تواند كرد.
و البته هر كس متوجه مسجد مىشود نيت نماز دارد و چون رو بقبله كرد و به نماز ايستاد نيت نماز دارد و نماز را از جهت رضاى الهى آمده است كه بكند ديگر نام بردن بىمعنى است بايد كه اللَّه اكبر بگويد و در وقت وضو آب بر رو ريزد و هم چنين غسل.