لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 1 -صفحه : 712/ 568
نمايش فراداده

عوف روايت كرده است كه گفت مقرر چنين بود كه هر فرزندى كه حق سبحانه و تعالى كرامت مى‏كرد ما را به خدمت حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مى‏برديم تا آن حضرت از جهت او دعا كند پس چون مروان بن حكم را به خدمت آن حضرت بردند حضرت فرمودند وزغ بن وزغ ملعون بن ملعون.

و كلينى نيز قريب باين را از زراره از حضرت امام محمد باقر (صلوات الله عليه) روايت كرده است بسند كالصحيح.

(و قال بعض مشايخنا انّ العلّة فى ذلك انّه يخرج من ذنوبه فيغتسل منها)(1)

و بعضى از مشايخ و استادان ما مى‏گفتند كه علت غسل آنست كه هر كه وزغ را مى‏كشد از گناهان بيرون مى‏آيد پس غسل مى‏كند بمنزله غسل توبه كه چون به توبه پاك مى‏شوند غسل مى‏كنند چنانكه خواهد آمد هم چنين قاتل وزغ از گناهان بيرون مى‏آيد.

و ظاهرا حديثى بر اين معنى داشته باشند، و از مشايخ شنيده‏ام كه كسى كه وزغ را به يك ضربت بكشد هفتاد حسنه دارد و اگر بدو ضربت بكشد يك حسنه دارد از جهت قوت ايمان و ضعف آن، و چون مشايخ صدوق در آن زمان اظهار اين معنى نمى‏توانستند كرد به رمز حرف مى‏زدند هر چند زمان خلفاى بنى عباس بود و ايشان با بنى اميه بد بودند اگر اين سخنان را علماى سنيان مى‏گفتند ضرر نداشت اما اگر شيعه مى‏گفتند آزار مى‏رسانيدند.

چنانكه مولانا سعد الدين ذكر كرده است لعن يزيد و اصحاب او را و لعن هر كس كه با اهل بيت رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بد كرده‏اند و بعد از آن ذكر كرده است كه چرا بعضى از علما منع كرده‏اند از لعن ايشان تا تعدى نكند بأعلى پس اعلى و مرادش از اعلاى اول معاويه است و از ثانى ثلاثه و اظهار كرده است كه ايشان اولايند به لعن از جهت آن كه بناى ظلم را أولا ابو بكر و عمر گذاشتند در غصب حق امامت و فدك و ميراث و شهادت حضرت فاطمه و