در روايتى واقع شده است كه هر جا وزغي را بكشد غسل بر او لازم است
(و روى انّ من قتل وزغا فعليه الغسل)(1)و در روايتى واقع شده است كه هر جا چلپاسه را بكشد بر او لازم است غسل. و كلينى به اسناد خود از عبد اللَّه بن طلحه روايت كرده است كه گفت سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) از وزغ كه چلپاسهاش مىگويند و آن چه در معموره است مارمالى مىگويند و آن چه در صحراست بزرگش را آفتاب پرست مىگويند و كوچكش را انگشت عروسان و همه پنجه مثل آدمى دارند، و بعضى سوسمار را نيز از افراد وزغ مىدانند حضرت فرمودند كه رجس است يعنى نجس و لهذا جمعى قايلند به نجاستش و بعضى حمل بر مبالغه كردهاند پس حضرت فرمودند كه همه افراد آن مسخند و چون آن را بكشى غسل بكن، بعد از آن فرمودند كه پدرم مىگفت كه هر يك از بنى اميه كه مىميرند بصورت وزغ مىشوند و چون عبد الملك بن مروان مرد مسخ شد بصورت وزغ و ناپديد شد و فرزندانش از فضيحت و رسوايى ترسيدند چوبى تراشيدند و كفن در آن پوشانيدند و دفن كردند و كسى بر اين معنى مطلع نشد مگر ما و فرزندانش.و احاديث معتبره در اين باب وارد شده است تا آن كه دميرى در كتاب حياة الحيوان از مستدرك حاكم كه معتمد عليه سنيانست از عبد الرحمن بن