(و إن كانت الجنابة من حلال فحلال الصّلاة فيه، و إن كانت من حرام فحرام الصّلاة فيه)(2)يعنى عرق جنب مطلقا پاك است اما اگر جنب از حلال باشد نماز در آن جامه مىتوان كرد، و اگر جنب از حرام باشد به آن كه زنا يا لواط كرده باشد يا دست بازى به نامحرمى كرده باشد و محتلم شده باشد و امثال اينها پس نماز در آن جامه حرامست.و جمعى از علما در اين حكم متابعت صدوق كردهاند، و جمعى نسبت به صدوق دادهاند كه او عرق جنب از حرام را نجس مىداند اما اين عبارت ظاهرش آنست كه پاك است اما نماز نمىتواند كرد.و محتمل است كه حديثى به او رسيده باشد و وجهها از جانب صدوق گفتهاند كه صدوق به آن راضى نيست مثل آن كه در احاديث صحيحه وارد شده است كه زانى در وقت زنا مؤمن نيست، و دزد در وقت دزدى مؤمن نيست و هم چنين اصحاب كباير تمام پس چون مؤمن نيست عرقش نجس خواهد بود.و صدوق فرق مىكند ميان مؤمن و مسلم پس اگر از ايمان در رود از اسلام در نمىرود و آخر چه خصوصيت به زانى خواهد داشت مىبايست قايل شود به نجاست عرق همه اصحاب كباير و چه خصوصيت به عرق دارد و كجا صدوق نجاست گفته است.