(و من اجنب فى سفر و لم يجد الّا الثّلج فلا باس بان يغتسل به و لا باس بأن يتوضّأ به ايضا يدلك به جلده)(1)و كسى كه جنب شود در سفرى و بهم نرسد مگر برف پس باكى نيست كه به آن غسل يا وضو كند به آن كه بمالد بر بدن تا آب شود و جريان حاصل شود و اقل جريان آنست كه آب حركت كند و اگر چه آن قدر باشد كه از ته مويى به ته موى ديگر حركت كند و اگر چه به مدد دست باشد و اين در صورتيست كه خوف ضرر نباشد و الا تيمّم مىكند و باين تفصيل جمع كردهاند علما ميان روايات معتبره كه در برف وارد شده است و صحيح على بن جعفر نيز دلالت مىكند بر آن.
باكى نيست كه جنب دست در اندرون خم كند و بدست آب از آنجا بردارد
(و لا باس ان يغرف الجنب الماء من الحبّ بيده)(2)و باكى نيست كه جنب دست در اندرون خم كند و بدست آب از آنجا بردارد يعنى هر گاه دستش پاك باشد جنابت سبب نجاست آب نمىشود و بر اين مضمون اخبار صحيحه وارد شده است.
ترشح آب غسل جنب
(و إن اغتسل الجنب فنزا الماء من الارض فوقع فى الاناء او سال