با آن كه خطب حضرت امير المؤمنين (صلوات الله عليه) در مرتبهايست كه جميع فصحاى عرب و بلغاى عجم معترفند كه بشر مثل آن نمىتواند ادا نمود اگر آيه از قرآن مجيد در آنجا بوده باشد مانند ياقوتيست كه بر لوح طلايى سوار كرده باشند.
دويم: قوانين
اسلوبش كه بر وجهى است كه جميع فصحاء از آن در عجباند نه پيش از آن حضرت و نه بعد از او كسى را دست نداد شبيه آن.
سيم: اخبار از مغيباتش از اخبار انبيا و سلف،
با آن كه اكثر اهل كتاب اخبار گذشتگان از آن حضرت مىپرسيدند جواب ايشان بر وجهى مىداد كه در كتب الهيه بود و سبب اسلام ايشان مىشد با آن كه در نزد عالمى تردد نكرده بود و درسى نخوانده بود.
چهارم: اخبار از مغيبات آيندهاش
مثل سوره انَّا اعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ كه نازل شد از جهة آن كه آن حضرت را كفار قريش ابتر مىگفتند به سبب آن كه فرزندان ذكور حضرت فوت شدند و در كتب انبياء سابق بود كه اولاد او بسيار خواهند بود و حضرت از گفته ايشان غمگين شد حق سبحانه و تعالى بشارت فرمود به كثرت اولاد، و اتباع، و ملك و علماء امّت، و فرمود كه إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ يعنى دشمنان تو ابتر و بىنسل خواهند بود، و چنان شد كه عالم از