وضو با آب گرم‏ - لوامع صاحبقرانی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لوامع صاحبقرانی - جلد 1

محمدتقی مجلسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و بعضى گفته‏اند كه اين دقتها در كار نيست روز فعله كافيست و فروع بسيار در اين مسأله ذكر كرده‏اند و احتياط ظاهر است و گمان بنده آنست كه زوال تغير كافى است و اينها بر سبيل استحباب است و اللَّه تعالى يعلم ديگر مشهور آنست كه هر جا كه تمام آب را بايد كشيد و متعذر باشد تراوح مى‏بايد كرد و وجهش پر ظاهر نيست چنانكه گذشت كه همه جا نزح بر سبيل استحباب است.

وضو با آب گرم‏

(و امّا ماء الحمّات فان النّبي (صلّى الله عليه وآله وسلّم) انّما نهى ان يستشفى بها و لم ينه عن التّوضّؤ بها و هى المياه الحارّة الّتى تكون فى الجبال يشمّ منها رائحة الكبريت و قال (صلّى الله عليه وآله وسلّم) انّها من فيح جهنّم)(1)

و اما آبهاى گرم پس به درستى كه حضرت رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نهى فرمود كه طلب شفا از آن نكنند و نهى نفرمود كه از آن وضوء نسازند و آن آبهاى گرمى است كه در كوهها پيدا مى‏باشد و بوى گوگرد مى‏دهد و حضرت فرمودند كه اين آبها از نسيم و بوى جهنم است و غرض از نهى استشفا آنست كه بندگان الهى در هر حالى پناه به جانب اقدس او برند بلكه غرض الهى از بلاها همين است كه بندگان از خداوند خود دفع بلاها را طلب كنند و به سبب استجابت دعوات و تضرعات اعتقادات ايشان به خدا و رسول و ائمه زياد شود و سبب محبت و قرب الهى شود.

و لهذا مخلص مانند ابراهيم به حضرت جبرئيل گفت امّا إليك فلا در وقتى كه مى‏خواستند او را در آتش اندازند همه فرشتگان خود را عرض نمودند در مدد و قبول نفرمود تا آن كه روح الامين رسيد و گفت هل لك من حاجة آيا ترا حاجتى هست حضرت فرمود كه اما به تو ندارم گفت از آن كه دارى بطلب حضرت گفت كه او عالم است بحال من چه احتياج است به سؤال من.

و اين معنى مخصوص جمعى از مقربان است و جمعى ديگر حسب الامر تا ديگران متابعت كنند به زبان دعا مى‏كنند و در دل به او گذاشته‏اند و دعاى ايشان‏

/ 712